هستی گلِ باباهستی گلِ بابا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

هستی گل مامانی و بابایی

برای تو.....

ماه من ، غصه چرا ؟! آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد! یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت ، تا بگوید که هنوز، پر از امنیت احساس خداست! ماه من غصه چرا !؟! تو مرا داری و من هر شب و روز ، آرزویم ، همه خوشبختی توست! ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن کارآن هایی نیست ، که خدا را دارند… ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزی، مثل باران بارید یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و ...
8 ارديبهشت 1393

تولد سه سالگی

واسه تولد سه سالگیت یکم هماهنگی سخت شده بود . هزار ماشااله خانواده بزرگ شده و اینکه بخوای همه رو دور هم جمع کنی تقریبا غیرممکنه. از اونجایی که همه نوه ها تولداشون تو خونه مامان جون برگزار می شد و شما توی این سه سال اونجا تولد  نداشتی فکر کردم که تولد امسال بهتره خونه مامان جون برگزار بشه. از طرفی اون شب تولد دختر دوستم نیلیا هم بود به خاطر همین تولدت ظهر برگزار شد. اول نهار خوردیم و بعد کیک و میوه و موزیک و.... تولد برای بچه ها یه مراسم بسیار هیجانیه و اونی که تولدشه هم از همه بیشتر هیجان داره. از صبح اون روز تحریک پذیر و بسیار حساس بودی . روی کاناپه کسی حق نداشت بشینه چون زیر گریه می زدی و میگفتی اونجا جای منه چون تولدمه! ..... هیچ ک...
2 ارديبهشت 1393

شب یلدا

سومین شب یلدای دختر کوچولوی من شب یلدا بهونه ای بشتر نیست و اسه دورهم بودن- همه این حرفایی که میگن طولانی ترین شب سال و .... درواقع فقط بهونه اس. شب یلدای خونه باباجون هزار ماشالله هرسال شلوغ تر از سال قبله . (ماشاالله لاحول و لا قوه الا بالله - العلی العظیم) امسال محمد حسین پسرخاله سرکار خانم به بچه ها اضافه شده بود و سال دیگه انشالله بچه دایی محمد که هنوز نمی دونیم دختره یا پسر قراره به قطار بچه ها اضافه بشه.  اولین شب یلدای محمد حسین کوچولو واسه شب یلدا خیلی کنجکاو بودی همش از من میپرسیدی مامان شب یلدا یعنی تولده؟؟ منم می گفتم نه مامانی شب یلدا یعنی همه مون دورهم جمع میشیم و یه جور جشنه. بااینکه سرما خورده بو...
2 ارديبهشت 1393

سال نو مبارک !!

    سلام گل مامانی   بهار  رسیده عزیز دلم .... بهار دلمون رو تازه کرده   خیلی حس خوبی دارم ... خیلی خوشحالم . بهار نازنین کاش زودتر میومدی تا دل من هم زودتر بهاری میشد. خدارو شکر .... خدارو شکر که توی شروع سال حال به این خوبی  داریم..... نگو دلم منتظر بهار بود تا حالش خوب شه البته اتفاقهای روز آخری هم بی تاثیر نبود.   خدایا ازت ممنونم   خدایا ازت ممنونم چند ساعت بعد از سال تحویل تفالی به حافظ زدم مامانی . که بیشتر خوشحالم کرد ..... گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن یعنی رخ بپوش و جهانی خراب کن.... مفهومش خیلی خوب بود عزیزدلم ...
2 ارديبهشت 1393
1